کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

هرروزیک نکته بیاموزیم
کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

هرروزیک نکته بیاموزیم

لذتی پر ‌آشوب، پای محراب سجود...

نیمه جانی بر کف

 کوله باری بر دوش 

 مقصدی بی پایان

 قرن ها پشت افق 

 

سحری سرگردان

که در آن آتش کم نور نگاهی تنها

سینه ی ساکت صحرای سحرگاهی را

 

مثل یک آینه رو به برهوت

 پی سوسوی نگاهی دیگر 

 بی ثمر می‌کاود 

 وحشتی بیگانه، در سراپای وجود

لذتی پر آشوب، پای محراب سجود 

در دل ویرانی آخرین دلخوشیم 

 چشم ویرانگر توست 

 

خسته ازجنگیدن 

 آخرین فرصت صلح 

 عشق عصیانگر توست  

 

کاش غیر از من و تو،

 

هیچ کس باخبر از ما  نشود

 

 نوبت بازی ما باشد و دیگر هرگز

 

 نوبت بازی دنیا نشود...  

 

 

 «افشین یداللهی»

 

نظرات 1 + ارسال نظر
مداد کوچک چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 11:09 http://medadekuchak.blogsky.com

کسی که منظره می‌آفریند از هر چیز
برابر افقش
تمام پنجره‌های جهان، تماشایی است!

میر افضلی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.